نقش خانواده در بزهكاری فرزندان

در مطالعه علل رفتار مجرمانه همیشه باید عوامل چندگانه موجد جرم و تاثیر متقابل آنها را در یكدیگر مورد نظر قراردهیم برحسب مورد ممكن است تاثیر یكی از این عوامل از عامل دیگر بیشتر باشد، ولی هیچ گاه یك عامل واحد، علت كلیه رفتارهای مجرمانه نیست

نقش خانواده در بزهكاری فرزندان

مقدمه:

در مطالعه علل رفتار مجرمانه همیشه باید عوامل چندگانه موجد جرم و تاثیر متقابل آنها را در یكدیگر مورد نظر قراردهیم. برحسب مورد ممكن است تاثیر یكی از این عوامل از عامل دیگر بیشتر باشد، ولی هیچ گاه یك عامل واحد، علت كلیه رفتارهای مجرمانه نیست.

در بزهكاری، عوامل اجتماعی و روانی هردو بر یكدیگر اثر میگذارند و با یكدیگر همبستگی دارند. عوامل دسته اول در محیط وجود دارد و فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. عوامل دسته دوم نیز در درون شخصیت موجود است و در مقابل محیط واكنش نشان میدهند و روشن است كه از لحاظ كیفیت و كمیت، تغییر پیدا میكنند و ممكن است به صورتهای بیشمار با یكدیگر تركیب یابند.

انسان ممكن است از سه راه به انجام فعالیت های مجرمانه وادار شود:

۱- وقتی تمایلات ضد اجتماعی در معرض نفوذ عوامل جرم زا قرار گیرد و تحت تاثیر این عامل، بیشتر برانگیخته شود.

۲- وقتی در شخص به علت احساس گناه عمیق كه در اثر افعال قبلی او به وجود آمده، یك میل شدید برای مجازات شدن بوجود آمده باشد.(یعنی از طریق ارتكاب جرم جدید ، برای خود مجازات تهیه میكند)

۳- شخصی كه از لحاظ عاطفی، احساس ضعف و عدم اطمینان میكند، ممكن است برای مخفی داشتن این احساس، روحیه‌ای دفاعی و پرخاشگر در خود به وجود آورد.

در پیدایش عمل مجرمانه باید سه عامل را در نظر گرفت:

۱- تمایلات مجرمانه(ت)

۲- وضعیت كلی(و)

۳- مقاوت ذهنی و عاطفی شخص در مقابل وسوسه(م)

كه ماحصل آن فرمول و قانون چگونگی پیدایش یك عمل مجرمانه است:

(عمل مجرمانه حاصل جمع تمایلات مجرمانه شخص به اضافه وضعیت كلی او تقسیم بر میزان مقاوت او است.) تمایلات مجرمانه شخص و مقاومت وی در مقابل آنها ممكن است به عملی ضد اجتماعی یا مجرمانه منجر شود، و یا به صورت رفتاری كه مورد تایید اجتماع است درآید، و این امر بستگی به آن دارد كه از تمایلات مجرمانه و مقاومت ،كدامیك قویتر باشند.

همه افراد دارای تمایلات و ضد تمایلاتی هستند. عمل مجرمانه تنها وقتی ممكن است روی دهد كه مقاومت شخص كافی نباشد و نتواند فشار تمایلات مجرمانه و وضعیت خاص را تحمل كند.

مشكلترین كار، تشخیص میزان مقاومتی است كه شخص ممكن است در موقعیت های خاص در مقابل ارتكاب جرم داشته باشد. مقاومت دارای ریشه های عاطفی، فكری و اجتماعی است و این سه عامل با تشكیل فراخود و رابطه آن با خود، و موقعیت شخص، ارتباط نزدیكی دارد. وقتی شخص از یك بیماری روانی كه ریشه جسمانی دارد رنج ببرد، مسلم است كه مقاومت عاطفی و جسمانی او كمتر خواهد بود.

نوع فایل: word

سایز:9.62 KB 

تعداد صفحه:13

برچسب ها : نقش خانواده در بزهكاری فرزندان , نقش خانواده در بزهكاری فرزندان , خانواده در بزهكاری فرزندان , بزهكاری فرزندان , خانواده , فرزندان , علل رفتار مجرمانه , بزهكاری , ضد اجتماعی , ارتكاب جرم , تحقیق , جزوه , مقاله , پایان نامه , پروژه , دانلود تحقیق , دانلود جزوه , دانلود مقاله , دانلود پایان نامه

نقش علل اتفاقی در ارتكاب جرم

زندگی انسانها از ابتدا دو وجه داشته است یك روی آن وفاق و هماهنگی افراد و روی دیگر آن جنگ و نزاع درگیری بین انسانها بوده است یكی از پدیده هایی كه همیشه مورد توجه انسان بوده مسئله جرم بوده است از جرم تعاریف و تفسیرهای متفاوتی شده است و متفكران زیادی اعم از جامعه شناسان – جرم شناسان – روان شناسان و سایر گروه های علمی و فكری از جنبه های مختلف به آن پر

نقش علل اتفاقی در ارتكاب جرم

مقدمه :

زندگی انسانها از ابتدا دو وجه داشته است. یك روی آن وفاق و هماهنگی افراد و روی دیگر آن جنگ و نزاع درگیری بین انسانها بوده است. یكی از پدیده هایی كه همیشه مورد توجه انسان بوده مسئله جرم بوده است. از جرم تعاریف و تفسیرهای متفاوتی شده است و متفكران زیادی اعم از جامعه شناسان – جرم شناسان – روان شناسان و سایر گروه های علمی و فكری از جنبه های مختلف به آن پرداخته اند.

با توجه به اینكه جرم مثل سایر پدیده های اجتماعی یك مسئله چند بعدی و چند علیّتی است و با توجه به دگرگونی و پیشرفت جامعه در ابعاد گوناگون فكری، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روزبه روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود لازم است تا این پدیده بصورت كاملاً سیستماتیك و علمی بررسی شود. اگر چه زیست شناسان تاكید برجنبة فیزیولوژیك جرم تأكید داشته اند وروان شناسان بیشتر به ریشه های روانی آن پرداخته اند و از سوی دیگر جامعه شناسان نیز از زوایه جامعه شناختی به آن توجه داشته اند اما علت پدیده جرم در ریشه های آن با دشواری ها و نگرانی های زیادی  همراه است.

این تحقیق در كنار سایر تحقیقات انجام شده سهمی دارد تا به قدرتوان خود گوشه هایی از مسئله جرم را كالبد شكافی نماید و به بحث در عوامل اتفاقی و نقش آن در وقوع جرم بپردازد. اگر چه در این تحقیق سعی شده است تا حد امكان به ابعاد مختلف مسئله پرداخته شود ولی محققین و اندیشمندان با تلاش و كوشش خود نواقص وكاستی های موجود را مرتفع خواهند نمود.

این تحقیق از سه بخش تشكیل شده است. در بخش اول به مباحثی مثل تعریف جرم – دیدگاه های مختلف درباره جرم وتبیین های آنها پرداخته شده است.

بخش دوم به عوامل موثر در جرم – دیدگاها و نظریات مختلف درباره اهمیت عوامل موثر در جرم توجه شده است 

بخش سوم به عوامل اتفاقی انواع علل و عوامل اتفاقی – و نقش آنها در وقوع جرم پرداخته شده است. 

1- ضرورت و اهیمت مسئله :

جرم یكی از مسائل مورد توجه علوم مختلف می باشد با توجه به عوامل موثر در وقوع جرم و نتایج مترتب برآن اهمیت مسئله دو چندان می شود. امروز حقوقدانان چه شاخه حقوق جزا و كیفری و چه جرم شناسان به ابعاد مختلف آن پرداخته اند. جامعه شناسان و روان شناسان نیز از زوایای دیگری به آن توجه كرده اند.

از طرف دیگر تعیین مدرك های لازم برای تعریف جرم و دلایل و انگیزه های آن كارساده ای نیست بیشتر ما در بعضی از مواقع از قواعد عموماً پذیرفته شده رفتار سرپیچی می كنیم بسیاری از افراد در یك زمانی مرتكب سرقت هایی جزئی شده از مانند برداشتن چیزی از یك فروشگاه بدون پرداختن پول آن یا برداشتن چیزهای كوچك مانند كاغذ یادادشت اداری از محل كار و استفاده از آن. دامنه مفهوم جرم بسیار گسترده است و اشكال گوناگونی ازفعالیت ها را در برمی گیرد برای همین امكان ارائه یك نظریه واحد درباره آن غیر ممكن است هر یك از ملاحظات نظری به درك بعضی از جنبه ها یا بعضی از انواع جرم ها كمك می كنند جرم است.

یكی از ابعادی كه در تحقیقات مربوط به جرم شناسی كمتر به آن پرداخته شده است نقش عوامل اتفاقی در وقوع جرم است شاید توجه به عوامل اتفاقی در حقوق جزا نقش زیادی نداشته باشد اما به عنوان یكی از عوامل موثر در وقوع جرم. شاید توجه به عوامل اتفاقی در حقوق جزا نقش زیادی نداشته باشد اما به عنوان یكی از عوامل وثر در وقوع جرم می توان به آن توجه نمود.

با توجه به مسئله چندبعدی بودن دلایل وقوع جرم جادراد تا به نقش هر یك از این عوامل و تأثیر آن در وقوع جرم نگریسته شود. این مسئله یكی از مسائل مورد توجه در حقوق، جامعه شناسی و مردم شناسی و همچنین روان شناسی اجتماعی می باشد كه در جای خود می تواند به فهم بهتر جرم و ریشه یابی آن كمك نماید. 

بسیاری از تحقیقات كه درباره جرم صورت گرفته به این ابعاد توجهی نكرده اند بارباراروتن حدود بیست و یك تحقیق را در زمینه بزهكاری مورد مطالعه قرار داده است و عوامل دوازده گانه ای برای آن معرفی كرده است: 1- وسعت خانواده شخص بزهكار 2- وجود مجرمین دیگر در خانواده 3- عضویت در باندها4- به كاربستن دستورات مذهبی 5- سابقه استخدام 6- منزلت و موفقیت اجتماعی 7- فقر 8- اشتغال مادر در خارج از خانه 9- گریز از مدرسه 10- اختلالات خانوادگی 11- سلامت 12- میزان تحصیلات اما خود ورتن قادر نیست نشان دهد كه خود در این عوامل محصول كدام روندها فرایندها و تغییرات و تعارضات اجتماعی هستند.

به هرحال كشف این عوامل یا عوامل موثر دیگر برای هر جامعه ای بسیار ضروری است اما از آن ضروری تر چگونگی شكل گیری خود این عوامل و نحوه تاثیر گذاری آن بررفتارهای مجرمانه پرخاشگرایانه و قانون شكنانه می باشد.

ویژگی مهمی كه باید در شناخت جرم و جرم شناسی به آن توجه نمود رابطه جرم با انگیزه های فرد و     انگیزه ها بر حسب ضرورت، نیاز، فشار و عوامل محیطی پیرامون است كه گاه ناخواسته و بدون نیّت شخص او  را به سمت جرم هدایت می كند. چیزی كه اهمیت و ضرورت این تحقیق را ایجاب كرده است توجه به حوزه های اجتماعی و روان شناسی مورد توجه در وقوع جرم است و از این میان نقش عوامل اتفاقی در جرم كه كمتر مورد توجه محققان بوده است اهمیت آن را دو چندان می نماید. 

3- سؤالات تحقیق : 

هر تحقیق با یك مسئله و مشكل شروع می شود. انسان به واسطه حس حقیقت جویی خود همیشه دنبال كشف حقایق و واقعیات بوده است . اما از آنجا كه هدفش فهم حقایق بوده است سعی  داشته تا با استفاده از امكانات و شرایط خود ابعاد شناخت خود را از حقایق افزایش دهد. علم و روش علمی در حقیقت راهی جهت درك بهتر حقایق است زیرا گاهی در شناخت حقیقت ابهامات و وهم خیال پردازی ظهور می كند كه مانع شناخت می شود. ما نیر برای درك و تحلیل بهتر مسئله تحقیق آن را به سؤالات قابل بررسی تجزیه نموده ایم:

1- جرم چیست؟

2- عوامل موثر در جرم كدامند؟

3- انواع جرائم چیست؟

4- عوامل موثر در شكل گیری جرم كدامند؟

5- شرایط محیطی اعم از خانواده – محیط سكونت چه نقشی در جرم دارند؟

6- نقش عوامل اجتماعی و فردی در وقوع جرم تا چه حد است؟

7- منظوراز مجرمین احساساتی و اتفاقی چیست؟

8- از میان عوامل مختلف و موثر در جرم نقش عوامل اتفاقی چه مقدار است؟

9- منظور از عوامل اتفاقی چیست؟

10 نحوه اعمال اثر عوامل اتفاقی در جرم چگونه است؟

11- نقش عوامل اتفاقی و نحوه شكل گیری آن در وقوع جرم تحت تأثیر چه شرایطی است؟

12- زندگی صنعتی و شهری امروزی چه نقشی در ظهور و رشد این عوامل دارند؟

13- ساختارمحیط خانوادگی وشهر ی دروقوع جرائم چه مقداراست وعوامل اتفاقی به چه شكل قابل بیان است

14- راه حل وقوع و كاهش جرائم با توجه به این عوامل چگونه است؟

15- جایگاه حقوقی و قانونی مسئله علل اتفاقی در جرم و قانون گذاری كجاست؟

4- روش تحقیق :

یك پرسش مهم به فرایند تحقیق و تدوین آن شناخت روش تحقیق و چرایی استفاده از آن است. 

به طور كلی وقتی یك فرضیه با روش های خاص اثبات شود آن تحقیق علمی و قابل دفاع خواهد بود روش تحقیق، اعتبار علمی، قانون مندی و محكم تر از همه استدلال و منطق حاكم بر تحقیق را تعریف می كند. از این رو اعتبار كار تحقیقی به روش آن بستگی دارد .

پس روش تحقیق یعنی  برنامه ریزی برای كشف حقیقت از راه معین.

روش تحقیق را می توان به سه محور كلی تقسیم كرد:

1- بر اساس نگرش ها: یعنی  چه هدفی داریم 

                                                                         حل مشكل 

هدف بررسی و حقیقت حال آینده و گذشته به قصد           بهبود شرایط

                                                                        كشف حقایق بیشتر 

                                                                     1- هدف توصیف پدیده است = توصیفی 

2- براساس راهبردها: كه جهت تحقیق چیست        

                                                                     2- هدف تحلیل علل و عوامل است = تحلیلی.

3- بر اساس راه كارها: كه چه نوع فعالیتی در انجام تحقیق داشته ایم:

                 1- تحقیقات تجربی : كه از روش تجربه برای رسیدن به هدف استفاده می كنند 

                  2- تحقیقات میدانی : تحقیقاتی كه از طریق مشاهده مواد و نمونه ها به هدف خود می رسند

                  3- تحقیقات كتابخانه ای: تحقیقاتی كه از اطلاعات قبلی استفاده شده است.

این تحقیق از نظر مسئله نگرش ها هدفش بررسی وضعیت حال است و بیشتر به دنبال بهبود شرایط بهتر است از این بابت می توانیم آن را جزء تحقیقات توسعه ای بنایم 

از نظر راهبرها این تحقیق یك تحقیق تحلیلی است زیرا هدف آن تحلیل مهم عوامل مختلف در وقوع جرم است اگر چه تأكید اصلی بر عوامل خاص مثل عوامل اتفاقی خواهد بود. 

از نظر راه كارها: بیشتر جنبه كتابخانه ای دارد و براسناد و مدارك و متون علمی استوار است. 

فهرست 

فصل اول 

مقدمه 

1- ضرورت و اهمیت مسئله 

2- سوالات تحقیق 

3- روش تحقیق 

پیشینه تحقیق 

فصل دوم 

1- تعریف جرم 

2- اصول جرم شناسی 

     2-1 علت 

     2-2 انگیزه 

     2-3 شرط 

     2-4 عامل

3- طبقه بندی مجرمین 

     3-1 مجرمین سازمان یافته 

     3-2- مجرمین متعلق به گروه های مشخص 

     3-3 مجرمین اتفاقی

     3-4- مجرمین احساساتی 

     3-5 جرائم یقه سفیدها

فصل سوم 

3- عوامل موثر در ارتكاب جرم 

3-1-عوامل فردی و روان شناختی

       3- 1- 1- جرم و جنسیت 

3-2- عوامل محیطی 

       الف – محیط خانوادگی (عوامل اجتماعی به    خاص)

          ب- محیط متشنج خانواده 

          ج – از هم گسستگی خانوادگی 

         د- روابط عاطفی و تربیتی والدین 

         هـ - محیط  سكونت خانواده 

3-3 عوامل اجتماعی به معنای عام 

      3 -3-1- نظریه دوكیسم 

       3-3-2- مرتون

       3-3-3-  دیدگاه روان كاوی و جرم 

       3-3-4 - مكتب دفاع اجتماعی نوین 

فصل چهارم 

4- حوادث و عوامل اتفاقی 

     4-1-1- تعریف جرایم اتفاقی 

     4-2-1- تاریخچه جرایم اتفاقی 

4-2-1- رابطه عوامل اتفاقی و جرم 

4-2-2-   تبیین های جامعه شناختی 

4-2-3- همرنگی  (تبیین ها ی روان شناختی و جامعه شناسی)

4-2-4- محیط اجتماعی و عوامل اتفاقی وقوع جرم

جمع بندی و نتیجه گیری

فهرست منایع و مأخذ

نوع فایل: word

سایز:116 KB 

تعداد صفحه:58

برچسب ها : نقش علل اتفاقی در ارتكاب جرم , نقش علل اتفاقی در ارتكاب جرم , ارتكاب جرم , پیشینه تحقیق , تعریف جرم , اصول جرم شناسی , طبقه بندی مجرمین , مجرمین اتفاقی , مجرمین احساساتی , جرائم یقه سفیدها , ارتكاب جرم , ظریه دوكیسم , بزهكاری فرزندان , خانواده , فرزندان , علل رفتار مجرمانه , بزهكاری , ضد اجتماعی , ارتكاب جرم , تحقیق , جزوه , مقاله , پایان نامه , پروژه , دانلود تحقیق , دانلود جزوه , دانلود

بررسی كمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهكاری و توصیه های آن در زمینة سیاست جنایی

امنیت، مهار جرم و كنترل بزهكاران و بطور كلی، جنبههای كوناگون سیاست جنایی از جمله مقوله هایی است كه هر نامزر ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، شهرداری، شورای شهر،… در كشورهای غربی، به مناسبت فعالیتهای انتالاتی به آن میپردازد و برنامههای خود را در این زمینه ها به وضوح تنظیم و به اطلاع انتخابكنندگان میرساند

بررسی كمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهكاری و توصیه های آن در زمینة سیاست جنایی

مقدمه

امنیت، مهار جرم و كنترل بزهكاران و بطور كلی، جنبههای كوناگون سیاست جنایی از جمله مقوله هایی است كه هر نامزر ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، شهرداری، شورای شهر،… در كشورهای غربی، به مناسبت فعالیتهای انتالاتی به آن میپردازد و برنامههای خود را در این زمینه ها به وضوح تنظیم و به اطلاع انتخابكنندگان میرساند. شهروندان زیادی- از جمله سالمندان، بازنشستگان و زنان براساس همین معیار، نامزد آرمانی خود را برمیگزینند. مؤسسات خصوصی نظرسنجی (افكارنجی) كه در كنار ادارات دولتی نظرسنجی، بطور مستقل عمل میكنند، همواره احساس مردم را در زمینههای مختلف زندگی، از جمله «امنیت» جویا شده و ارزیابی میكنند و بدین ترتیب منتخبان همواره میتوانند از طریع ازن مؤسسات بیطرف، در جریان رضایت یا نارضایتی انتخابكنندگان و خواستهها و نیازمای جدید آنان قرار بگیرند و بر مبنای اطلاعات جدید، سیاستگزاری نمایند. بدینسان است كه موضوع بزهكاری و عوامل افزایش اشكال آن و سیاستگزاری در زمینه كنترل جرایم در قالب و سطح گستردهتری از شیوههای پلیسی-قضایی معمول، مطرح و مورد بخث قرار میگیرد .

در اوایل سال 1976 نظرسنجیهای مختلف حكایت از آن داشت كه مردم فرانسه از رشد بزهكاری و گسترش خشونت اجتماعی دل نگران هستند، احساس امنیت كمتری نسبت به گذشته میكنند و به همین جهت، كیفیت زندگی خود و فرزندانشان را در مخاطره میبینند. این احساس ناامنی مردم در مقابل رشد جرایم به دولت نیز منتقل گردید و آقای ژیسكار دستن كه تازه دو سال از ریاست جمهوری از سپری شده بود، تصمیم گرفت با تأسیس كمیته مطالعاتی مستقل، موضوعات بزهكاری، خشونتهای مجرمانه و راههای مهار این دو پدیده، مورد بررسی علمی قرارر داده شود و این كمیته با بررسیهای خود به این پرسشهای اساسی پاسخ دهدك آیا بزهكاری و خشونت در فرانسه واقعاً در حال افزایش است یا رسانههای گروهی «احساس افزایش» آن را در میان مردم دامن میزنند؟ آیا امنیت شهروندان فرانسوی واقعاً در معرضتهدید بزهكاری است؟ اگر بله، چرا؟ و چگونه در مقام رفع این ناامنی برآییم؟

براساس همین ملاحظات بود كه به ابتكار رئیسجمهور و به موجب تصویبنامه 23 مارس 1976، «كمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهكاری» ایجاد شد و ریاست آن به آقای آلی پرفیت، اندیشمند و سیاستمدار فرانسوی، سپرده شد.-1- و به همین جهت به «كمیته پروفیتِ شهرت یافت. اعضاء این كمیته، علاوه بر رئیس، ده تن شخصیت علمی، دانشگاهی، قضایی، پلیسی، معماری متخصص در شهرسازی و توسعه شهری بودند كه كار خود را از 20 آوریل 1976 آغاز و در ماه ژوئیه 1977 –تعنی بعد از حدود پانزده ماه مطالعه، تحقیق و مشورتهای گسترده- گزارش مأموریت خود را به رئیسجمهور ارائه نمودند.

كمیته در این مدت، نظرات و اظهارات پنجاه شخصیت را كه به نوعی در زمینه تحقیق و مطالعه یا مقابله با بزهكاری دارای دانش و تجربه بودند جمعآوری و استماع نمود ( شهرداران شهرهای بزرگ، شخصیتهای فرانسوی و خارجی صاحبنظر، متخصصان حقوق جزا و جرم شناسی و شخصیتهایی كه در این زمینه كار عملی میكنند از قبیل وكلا، قضات، پلیس، مسئولان زندان… ، كارمندان عالیرتبه و نمایندگان تشكلهای حرفهای و سندیكاها ). كمیته طی این مدت، شصت و پنج جلسه عمومی وهفت سمینار برگزار نمود، و به موازات فعالیتهای خود در قالب جلسات عمومی، پنج گروه كاری تخصصی ایجاد كرد كه هر گروه را دو تن از اعضاء كمیته اداره مینمودند. مأموریت هریك از این گروهها، مطالعه جنبههای مختلف بزهكاری بود:-1-

1-جنبههای روان شناختی و زیست شناختی خشونت؛

2-تأثیرات توسعه شهری، زیستگاه (بوم) و تغییرات فرهنگی؛

3-روابط بین خشونت و اقتصاد

4-حمایت از جوانان

5-مسأله بزهكاری در جنبههای كیفری و زندانها؛

هر یك از این گروهها نتایج مطالعات و تحقیقات خود را بصورت یك گزارش خاص ارائه كردند.-2- سپس كمیتة مطالعات، با توجه به همین گزارشهای پنجگانه ، گزارش عمومی مأموریت مطالعاتی خود را پیرامون بزهكاری و خشونت تنظیم و تدوین نمود (الف)-1- و متعاقب انتشار نتایج كار كمیته، اقدامهای مختلف و متنوعی به منظور اصلاح یا تقویت سیاست جنایی فرانسه آغاز شد(ب).

الف: رئوس گزارش عمومی «كمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهكاری»

كمیتة مطالعات در مدت مأموریت خود تلاش كرد تا با توجه به دادهها و آمارهای موجود در سال 1976، وضعیت افزایش بزهكاری و اشكال مختلف خشونت مجرمانه از یك سو، و ویژگیهای احساس عمومی ناامنی را از سوی دیگر، بررسی و نتایج آن را تنظیم و تدوین نماید. بنابر آمارهای جنایی، بزهكاری در سالهای 1966 تا 1976 روی هم رفته دو برابر شده است و جرایم شدید، رشد سریعتری را نشان میدهد. از سال 1971 به این سو، میزان افزایش بزهكاری از نرخ رشد جمعیت تجاوز كرده است. جرایم شدید سودجویانه (سرقتهای مسلحانه از بانكها و مؤسسات اعتباری و كلاً سرقتهای مقرون به اذیت و آزار و سرقت از منازل) بین سالهای 1971 و 1976 بیشترین میزان افزایش را به خود دیده است. از نظر جامعه شناختی، مطالعات كمیته نشان داد كه اكثر جرایم، بُعد مالی دارند و موضوعاتشان تملك اموال است، بزهكاری یك پدیده عمدتاً «مردانه و شهری» و افراد 16 تا 30 ساله مرتكب آنها میشوند.

كمیته در مورد احساس ناامنی به این نتیجه رسید كه احساس مزبور یك پدیده دورهای است كه به همین شكل در مقاطع مختلف فرانسه مشاهده شده است. به موجب نظرسنجیهای انجام شده 80% از شهروندان فرانسوی افزایش خشونت را به شدت احساس میكنند و اكثر آنان اعتقاد دارند كه این پدیده در سالهای آینده تشدید نیز خواهد شد. همین نظر سنجیها، همزمان نشان دادند كه برداشتهایی كه افراد از خشونت دارند از تجربه شخصی آنان نیست، بلكه خشونت به عنوان یك امر بعید و بطور غیر مستقیم احساس میشود. این نوع برداشتها، حاصل تأثیر اخباری است كه رسانههای گروههای منتشر میكنند. از این گذشته تحقیقات نشان میدهد، آن چه كه بیشتر موجب دلنگرانی شهروندان میشود وقوع جنایات شدید نیست، بلكه جرایمی چون جیبزنی، سرقت از منازل، قاپزنی، خشونت در مكانهای عمومی، همچون مترو است.بدینسان، كمیته نتیجه گرفتكه بین جرایم آنطور كه واقعاً بهوقوع میپیوندند و خشونت احساس شده، فاصله وجود دارد. به عبارت دیگر احساس نا امنی با میزان جرایم ارتكابی رابطه ندارد.

از سوی دیگر، گزارش عمومی حاكی از آن است كه بزهكاری تنها خاستگاه و منشأ احساس ناامنی نیست، رفتارهای زیاد دیگری كه قانوناً ممنوع نیست نیز به احساس زندگی در محیطی پرخاشگرانه و خشن، كمك میكند، یعنی در واقع، آنچه كه لطمه نا مشروع به آزادیها است، به عنوان نوعی خشونت تلقی شده كه در اذهان مردم به سار خشونتها افزوده میشود.

كمیته بابررسی عوامل تشدید خشونت در جامعه فرانسه، تلاش كرد تا راهكارهایی را برای مهار آن بیابد. به موجب مطالعات كمیته، مهمترین عامل خشونتزا عبارت بودند از:

- رابطه نزدیك بین خشونت و اخبار و اطلاعات؛ كثرت پیامها و خبرهای خشونت در رسانههای گروهی ممكن است منجر به «عادی و پیشپا افتاده شدن» اعمال خشونت آمیز در افكار مرئم شود؛ به دیگر سخن، افراد بدین ترتیب به تدریج با خشونت خو میگیرند؛

- رابطه بین بزهكاری و جابهجایی جغرافیایی؛ یك جمعیت جابهجا شده بیشتر در معرض ارتكاب خشونت است؛

- سست شدن روابط خانوادگی و عدم ایفای نقش مربیگری بسیاری از والدین و فقدان گفتگو و تبادل نظر بین آنان و فرزندانشان:

- تشویق عمل مصرف كردن و «مصرف گرایی» و تضعیف روابط اجتماعی مرتبط با مصرف. اگر چه «مصرف» به عنوان ناقل ارزشها تلقی میشود، عمل خرید دیگر در تبادل رفتارها و روابط اجتماعی بین مردم و فروشندگان نقشی ندارد.

(توسعه فروشگاههای بزرگ زنجیرهای و خریدهای «سلف سرویسی» به این پدیده دامن میزند)؛

- اگرچه بعضی انگیزشها، مانند انگیزه كسب پول، تحریك كننده است، لیكن بخشی از آنها، مانند ترس از مجازات، منصرف كننده و بازدارنده است. اما این ترس خود، به لحاظ یك سلسله احتمالات كه همچون موانعی در مقابل اجرای مجازات عمل میكنند، كاهش یافتهاست: احتمال دستگیر، تعقیب و محكوم نشدن؛ و احتمال عدم اجرای حكم مجازات. از سوی دیگر، اشیاء و كالاهای جاذبهدار، فراوان و متنوع شدهاند و به لحاظ پراكندگی این كالاها حفاظت از آنها به اندازه كافی تضمین نمیشود. «زرادخانه كیفری» و زندانها دیگر آنطور كه باید، نیستند. بنابراین، به نظر كمیته عدم تعادل بین میل به تملك نامشروع اموال كه سهلالحصول مینماید و كارآیی نظام كیفری، خود یك عامل قابل توجه بزهكاری است.

- نیاز به برابری در میان شهروندان شدیداً در حال افزایش است؛ این عامل در توسعه خشونت در شركتها و مؤسسات خدماتی و كارخانهها نقش مهمی ایفاء میكند.

- به نظر بسیاری از شهروندان، سازمان و تشكیلات اجتماعی، نسبت به بعضی نابرابریهایی كه در پرتو مهارت و زیركیهای مجرمانه بهدست آمده است، با گذشت و اغماض عمل میكند. این وضعیت، وسوسه زیر سؤال بردن نظم اخلاقی و حقوقی موجود را نزد بعضیها ایجاد كرده یا تقویت میكند؛

- رابطه قابل توجهی بین خشونت و انواع توسعه شهری و شهرنشینی وجود دارد. تراكم جمعیت، ناامنی را زیاد میكند و باعث افزایش نرخ بزهكاری میشود؛

- سه عنصری كه قبلاً شاخص جامعه محسوب میشده و موانعی در مقابل خشونت بوده است، یعمی شدت روابط اجتماعی، اعتدال در خواستها و امیال و سلوك اخلاقی پذیرفته شده بوسیله عموم مردم، دستخوش دگرگونی شده است. تنهایی، انزوا، بینام و نشانی و بی اعتنایی و بیتفاوتی كه عامل مساعد كننده زمینه بروز خشونت هستند، جای استمرار روابط اجتماعی را گرفته است؛

- خشونت در بعضی موارد جای گفتگو و تبادل نظر (دیالوگ) را گرفته است، خشونت، گاه در معنای اظهار شده وجود و «بودن» ابراز میشود. علت آن است كه بعضی ساختارهای سنتی كه قبلاً زمینه گفتگو را فراهم میكرده است، كنار گذاشته شده است؛

- خشونت ممكن است از غیر قابل درك بودن و كثرت مقررات و هنجارهای اجتماعی ناشی شود. گسترش و افزایش بیرویة مقررات قانونی واجرایی (تورم قوانین و مقررات) باعث سردرگم شدن شهروندان، حتی حقوقدانان، میگردد. این خود برای شهروندان یك نوع «خشونت انفعالی» از ناحیه ادارات و دستگاههای دولتی محسوب میشود؛

- در زمینه پیشگیری از جرم، مطالعات كمیته به این نتیجه دست یافت كه این امر رویهم رفته به اندازه كافی مورد توجه قرار نگرفتهاست، و به دلیل عدم وجود ارتباط بین واحدها و مراجع مختلف مسئول پیشگیری از جرم، هماهنگی كافی نیز در این زمینه صورت نگرفته است. مثلاً در مورد نقش پلیس در زمینه پیشگیری، مطالعات نشان داده است كه استقرار نیروهای پلیس در حاشیه شهرهای بزرگ و نیز تعداد مأموران پلیس قضایی كافی نیست.

- در مورد سیاست كیفری (یعنی مفهوم مضیق سیاست جنایی) همینقدر اشاره كنیم كه نظر سنجیهای انجام شده نشان میدهد كه تصویر عدالت كیفری در افكار عمومی (یعنی تصوّر مردم از نظان كیفری) مطلوب نیست. اكثریت قابل توجه شهروندان فرانسوی معتقدند كه دستگاه عدالت كیفری آنان را به اندازه كافی در مقابل بزهكاران حمایت و حفاظت نمیكند. وجود این احساس خود سبب بروز تمایلات دفاع از خود و تأمین شخصی امنیت خود در میان مردم میگردد.

كمیته بعد از بررسی علل و عوامل خشونت و بزهكاری، راهكارهای متنوع و متعددی را در قالب صد و پنج توصیه-1- برای مهار این دو پدیده ارائه نمود كه همه آنها به سیاست جنایی به معنای مضیق آن مربوط نمیشد، بلكه به نقش و سهمی كه بخشهای مختلف عمومی باید در تنظیم و اجرای سیاست پیشگیری داشته باشد اشاره میكند.

این توصیهها، همانگونه كه خواهیم دید، مقولههای تكمیل آمارهای جنایی و كیفری و تحقیقات جرم شناسی و نیز شیوههای مختلف توسعه شهرها و فرهنگسازی برای شهرهای جدید، حمایت از خانواده و جوانان، مبارزه علیه اعتیاد و میبارگی (میگساری) و نقش رسانههای گروهی را مورد توجه قرار می دهند.

نتیجه كار كمیته مطالعات پیرامون خشونت و یزهكاری به وسیله رئیس آن، یعنی آقای آلنپرفیت كه در این فاصله –همانطور كه اشاره كردیم- به وزارت دادگستری منصوب شده بود، در جلسه 27 دسامبر 1977 هیأت وزیران مطرح و مورد بحث واقع شد. در همین جلسه آقای ژیسكاردستن از مسئولان مختلف نهادهای دولتی، بهطور كلی از بخش عمومی، خواست تا توصیههای كمیته را هر چه سریعتر به تدابیر و اقدامهای عملی تبدیل نمایند.

برچسب ها : بررسی كمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهكاری و توصیه های آن در زمینة سیاست جنایی , بررسی كمیته فرانسوی , مطالعات , پیرامون خشونت , بزهكاری , توصیه های آن , سیاست جنایی , بررسی كمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهكاری و توصیه های آن در زمینة سیاست جنایی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق